فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 66، بهمن و اسفند 1394)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 66، بهمن و اسفند 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/12/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مسعود رحمتی *، زهره احمدی، رحیم میرنصوری، محمد فتحی صفحات 131-142
    مقدمه
    در طی چند سال اخیر، پلی مورفیسم های متعددی شناسایی شده اند که با عملکرد توانی و سرعتی ورزشکاران نخبه ارتباط معنا دار داشته اند. در این میان، ژن IL6 به عنوان یک نامزد شایسته در خصوص تبدیل فرد به یک ورزشکار نخبه توانی معرفی شده است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم ژن IL6 و ورزش توانی با استفاده از متاآنالیز است که شواهد بیشتری را در مقایسه با گزارش های فردی فراهم می کند.
    روش ها
    با استفاده از موتورهای جستجو پایگاه های Science direct، Google Scholar و PubMed تا ماه مارس سال 2015 مورد جستجو قرار گرفتند. مقاله ها براساس کلید واژه هایIL6 در ترکیب با polymorphism or mutation or variant و در ترکیب با powersport مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری STATA (نسخه 12) صورت گرفت.
    یافته ها
    7 مقاله وارد مرور سیستماتیک و 3 مقاله وارد متاآنالیز نهایی شدند. پس از استخراج داده های مقالات، کل افراد گروه ورزشکار، 292 و کل افراد گروه کنترل 559 نفر بودند. برای مدل آللی G vs C نسبت شانس 43/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 99/1-03/1)، برای مدل آللی GG vs GC نسبت شانس 74/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 36/2- 28/1)، برای مدل آللی CC + GG vs GC نسبت شانس 71/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 36/2-24/1) و برای مدل آللی GG + GC vs CC نسبت شانس 96/0( فاصله اطمینان 95 درصد: 20/1-77/0) برآورد شد. همچنین، نتایج نشان داد ارتباط بین ژنوتیپ GG پلی مورفیسم rs1800795 ژن IL6 و ورزش توانی از لحاظ آماری معنادار است (05/0>p).
    نتیجه گیری
    به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که وجود پلی مورفیسم rs1800795 ژن IL6 باعث عملکرد بهتر در ورزشکاران توانی می شود. این نتایج نشان می دهند که پروفایل ژنتیکی ممکن است بر عملکرد جسمانی انسان اثرگذار باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود که محققین از پلی مورفیسمrs1800795 ژن IL6 به عنوان یکی از فاکتورهای منتخب در استعدادیابی ورزشی استفاده کنند.
    کلیدواژگان: ژن IL6، ورزش توانی، متاآنالیز
  • زینب علیزاده *، لیلا آزادبخت صفحات 143-157
    مقدمه
    بروز هم زمان عوامل خطر بیماری قلبی عروقی به عنوان سندرم متابولیک شناخته شده است که خطر بروز دیابت و بیماری قلبی را افزایش می دهد. ابتلا به این بیماری همچنین خطر مرگ زودرس از بیماری قلبی و میرایی از همه علل را افزایش می دهد. هر چند این بیماری از اهمیت ویژه ای برخوردار است ولی اپیدمیولوژی آن به طور منظم در ایران بررسی نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اپیدمیولوژی سندرم متابولیک در ایران است.
    روش ها
    سایت های مدلاین،www.sid.ir،www.magiran.com،www.iranmedex.com، www.irandoc.ac.ir تا سال 1394 جستجو و فهرست مراجع مقالات مربوط بررسی شد. واژه های کلیدی مورد استفاده عبارت است از سندرم متابولیک، سندرم مقاومت به انسولین، شیوع، اپیدمیولوژی، resistance، epidemiology، metabolic syndrome insulin که در قسمت چکیده مقالات جستجو شد.
    یافته ها
    تعداد 45 مطالعه، واجد شرایط برای این مرور شناخته شد.20 مقاله به زبان فارسی و25 مقاله به زبان انگلیسی به چاپ رسیده بود. یافته ها بر شیوع بالای سندرم متابولیک و مولفه های آن را براساس هر سه معیار در هر دو جنس دلالت دارد. شیوع در زنان بالاتر از مردان بود. شیوع در گروه ها و نواحی مختلف متغیر بود، علت این تفاوت ها می تواند تفاوت روش های غربال گری و معیارهای تشخیصی بوده یا ناشی از وجود اقوام مختلف ایران باشد که مقایسه شیوع سندرم متابولیک را در نقاط مختلف کشور دشوار می سازد، با وجود این در اکثر مطالعات این سندرم با سن، جنس، نمایه توده بدنی، HDL پایین و تری گلیسیرید بالا رابطه داشت. بیشترین میزان شیوع در بیماران دیابت نوع دو( 5/73 درصد) و کمترین میزان شیوع در کودکان 9-3 ساله (9/0) گزارش گردید.
    نتیجه گیری
    شیوع بالای این بیماری و فاکتورهای مرتبط با آن در جمعیت ایرانی ایجاد برنامه های ملی پیشگیری برای مبارزه با این بیماری را طلب می کند لذا ایجاد برنامه های غربال گری در نظام سلامت پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، ایران، اپیدمیولوژی
  • مائده مرادی، فهیمه حقیقت دوست، آوات فیضی، لیلا آزادبخت * صفحات 158-171
    مقدمه
    در مورد نقش کوآنزیم کیوتن در دیابت مطالعات متعددی منتشر گردیده است که در بسیاری از آن ها نتایج ضد و نقیضی گزارش شده است. این متاآنالیز بر روی مطالعات کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده و با هدف بررسی اثر مکمل یاری با کوآنزیم کیوتن بر بیومارکرهای دیابت صورت گرفته است.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مروری نظام مند و متاآنالیز بر روی مقالات منتشر شده بین سال های 1998 تا دسامبر 2015 و براساس پایگاه های معتبر اطلاعات پزشکی شاملPubmed، EMBASE، Science direct، ISI web of science وGoogle Scholar انجام شد. در مجموع، نتیجه جستجوی پایگاه ها به 16 مقاله رسید که اثرات کوآنزیم کیوتن را بر بیومارکرهای قند خون ناشتا (14n=)، انسولین ناشتا (5n=) و هموگلوبین گلیکوزیله (11n=) گزارش کرده بودند. در محاسبه میانگین اثر از SD استفاده شد. فاصله اطمینان 95% در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    متاآنالیز انجام شده بر روی مطالعاتی که تاثیر مکمل یاری را بر روی قند خون ناشتا گزارش کرده بودند نشان می دهد که مکمل یاری کوآنزیم کیوتن منجر به کاهش قابل توجه قند خون ناشتا می شود (میانگین تغییرات: mg/dL20/0- و 95% فاصله اطمینان: 02/0- و - 38/0- ). با این وجود اثر مکمل یاری بر هموگلوبین گلیکوزیله و انسولین ناشتا قابل ملاحظه نبود (میانگین تغییرات: % 22- و 95% فاصله اطمینان: 12/0 و 22/0-) و (میانگین تغییرات: pmol/l12/0 و 95% فاصله اطمینان: 44/0 و 21/0-).
    نتیجه گیری
    مکمل یاری با کوآنزیم کیوتن منجر به کاهش سطوح هموگلوبین گلیکوزیله و انسولین ناشتا نشد. با این وجود توانست به طور قابل ملاحظه ای منجر به کاهش سطوح قند خون ناشتا شود. کاهش قابل ملاحظه قند خون ناشتا که در این مطالعه، از نظر آماری معنی دار بوده است، اما هر مطالعه ای با حجم بالا نهایتا تفاوت های جزیی نیز از نظر آماری معنی دار می شوند حال آنکه این تفاوت و کاهش از نظر بالینی معنی دار، قابل ملاحظه و کاربردی نمی باشد.
    کلیدواژگان: کوآنزیم کیوتن، کنترل گلایسمیک، دیابت، هموگلوبین گلیکوزیله
  • مهدی شیرالی، یعقوب مدملی، جمال روح افزا *، حمید کریمی، آرمان بابلی بهمئی، شریف ارتباطی صفحات 172-176
    مقدمه
    امروزه درصد بالایی از مردم در معرض خطر ابتلا به بیماری دیابت هستند. این بیماری یکی از خطرناکترین بیماری های عصر حاضر است و تشخیص به موقع این بیماری نقش به سزایی در درمان آن دارد.
    روش ها
    در این مقاله با استفاده از سیستم استنتاج فازی سوگنو و الگوریتم هوشمند کرم شب تاب، روشی نوین برای تشخیص دیابت ارائه شده است. روش ارائه شده قادر است با استفاده از تعداد کمی قوانین ساده فازی با دقت مطلوبی بیماری دیابت را تشخیص دهد.
    یافته ها
    کارآیی ترکیب سیستم استنتاج فازی سوگنو و الگوریتم کرم شب تاب 24/87 درصد به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج تجربی نشان می دهند که این روش روی مجموعه داده استاندارد PID دقت بیشتری نسبتی به الگوریتم های موجود در این زمینه دارد.
    کلیدواژگان: تشخیص بیماری دیابت، سیستم استنتاج فازی، سوگنو، الگوریتم هوشمند، کرم شب تاب
  • فریده الله گاهی، عبدالحسین شیروی *، ویدا حجتی صفحات 177-182
    مقدمه
    یافتن داروهای موثر در التیام زخم دیابتی مد نظر پژوهشگران است. هدف از این تحقیق بررسی اثر عصاره الکلی هسته انگور (Vitis Vinifera) بر روی ترمیم زخم های دیابتی موش صحرائی نر نژاد ویستار می باشد.
    روش ها
    در این مطالعه 48 سر موش نر نژاد ویستار را به 4 گروه (کنترل منفی، کنترل مثبت، تجربی یک، تجربی دو) تقسیم گردیدند. در گرو ه های مورد آزمایش زخمی به مساحت 3 سانتی متر مربع در سمت چپ ستون فقرات ایجاد کردیم. روند ترمیم زخم به صورت ماکروسکوپی بررسی شد. و نتایج آزمایش ها به صورتMean±SD گزارش شد. مرز استنتاج آماری نتایج ( 05/0≥ P) و ( 01/0≥ P) و( 001/0≥ P) در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    زخم گروه های دیابتی شده با استرپتوزوسین با دوز mg/kg 55 در مقایسه با گروه سالم، دیرتر ترمیم شد و التیام زخم در گروه های تجربی تیمار شده با عصاره الکلی هسته انگور نسبت به گروه کنترل از سرعت بیشتری برخوردار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عصاره الکلی هسته انگور موجب تسریع ترمیم زخم های پوستی نمونه های سالم و دیابتی می شود.
    کلیدواژگان: ترمیم زخم، عصاره الکلی هسته انگور، رت دیابتی
  • ناهید تیموری، هاشم نیری * صفحات 183-191
    مقدمه
    بیماری کبد چرب غیرالکلی(NAFLD) به عنوان یک بیماری رو به افزایش در بزرگسالان و کودکان در جهان مطرح است. چاقی، مقاومت به انسولین و هیپرتری گلیسیریدمی نقش اصلی در همه گیری این بیماری ایفا می کنند. NAFLD در افرادی که الکل مصرف نمی کنند می تواند به صورت استئاتوز ساده شروع شده تا استئاتوهپاتیت، فیبروز و سیروز پیشرفت نماید. سیتوکراتین 18 (CK-18) اصلی ترین رشته پروتیئنی متوسط در کبد است. در آسیب سلول های کبدی و مرگ سلولی در طی آپوپتوز، رشته های CK-18 در اثر تاثیر کاسپاز ها در جریان خون آزاد می شود. یکی از این روش های غیرتهاجمی تشخیص، بیومارکرهای جدیدی هستند که از بین آن ها CK18 اخیرا به عنوان یک مارکر آپوپتوزی و بسیار امیدوارکننده مطرح است. نشان داده شده در مبتلایان به NAFLD، افزایش استرس اکسیداتیو ممکن است به استئاتوهپاتیت غیرالکلی (NASH) منجر شود. فعالیت آنزیم پاراکسوناز ((PON1 می تواند برای بررسی پراکسیداسیون لیپیدی و پیگیری بیماران مبتلا به NAFLD در نظر گرفته شود.
    هدف پژوهش حاضر، بررسی سطح CK-18 به عنوان یک مارکر آپوپتوز سلول های کبدی و آنزیم پاراکسوناز به عنوان یک مارکر پراکسیداسیون لیپیدی بوده است.
    روش ها
    این یک مطالعه شاهدار تصادفی است که سطح CK-18، آنزیم پاراکسوناز و پروفایل لیپیدی در 51 بیمار مبتلا به NAFLD بررسی شده با سونوگرافی، در مقابل 30 فرد سالم اندازه گیری شده است. قطعه M30 با روش الایزا ساندویچ برای تعیین سطوح در گردش اشکال مختلف از CK-18 و به عنوان بیومارکر جایگزین مرگ سلول پیشنهادشده است. آنتی بادی جهت تشخیص M30، یک اپی توپ جدید در موقعیت 387-396 از CK18، به اصطلاح CK18-Asp396 را شناسایی می کند که تنها پس از برش پروتئین توسط کاسپاز آشکار می شود و به عنوان یک نشانگر انتخابی آپوپتوز فرض شده است. فعالیت PON1 با استفاده از یک سوبسترای سنتتیک مورد سنجش قرار گرفت. از سوبسترای پاراکسون (دی اتیل پارا نیترو فنیل فسفات)، برای تعیین فعالیت PON1 نسبت به پاراکسون در طول موج 412 و دمای 37 درجه استفاده شد.
    یافته ها
    این بررسی نشان می دهد سطح سیتوکراتین 18 (005/0=p)، آنزیم پاراکسوناز (03/0=p)، تری گلیسیرید (04/0=p) و لیپوپروتیئن با چگالی پایین (04/0=P) در بیماران کبد چرب غیرالکلی در مقایسه با افراد سالم افزایش داشته است، همچنین بین CK-18 و پاراکسوناز با مراحل اولیه بیماری کبد چرب همبستگی وجود دارد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان می دهد که اندازه گیری سطح سیتوکراتین18 می تواند در پیش بینی بیماران کبد چرب غیرالکلی مفید باشد و فعالیت آنزیم پاراکسوناز ((PON1 می تواند برای بررسی پراکسیداسیون لیپیدی و پیگیری بیماران مبتلا به NAFLD در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: کبد چرب غیرالکلی (NAFLD)، استئاتوهپاتیت غیرالکلی (NASH)، سیتوکراتین 18 (CK، 18)، پاراکسوناز
  • مهین نصرآبادی، مهدی مقرنسی* صفحات 192-200
    مقدمه
    امنتین-1 آدیپوکین شناخته شده ای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح می شود. سطوح امنتین-1 با چاقی رابطه معکوس دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین ایروبیک موزون بر سطوح سرمی امنتین-1 و برخی متغیرهای آنتروپومتریکی زنان چاق بود.
    روش ها
    32 زن چاق با میانگین سنی 23/8 ± 94/37 سال و نمایه توده بدنی 54/3 ± 34/32 کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (17n=) و گروه کنترل (15n=) قرار گرفتند. آزمودنی ها در گروه تجربی با شدت 80-70 درصد ضربان قلب بیشینه، هر جلسه به مدت 60-45 دقیقه، سه روز در هفته، به مدت 8 هفته به تمرین پرداختند. گروه کنترل در هیچ گونه برنامه ورزشی شرکت نکرد. قبل و بعد از تمرین مقادیر امنتین-1 سرم، وزن، نمایه توده بدن (BMI) و نسبت دور کمر به باسن (WHR) محاسبه شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون های شاپیرو- ویلک، لون، t وابسته و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) در سطح معناداری 05/0>α یا 01/0> α تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    8 هفته تمرین ایروبیک در گروه تجربی، با افزایش معنادار سطوح امنتین-1 (000/0P=) و کاهش معنا دار وزن و BMI (000/0P=) همراه بود (05/0P<)، در حالی که در WHR (577/0P=) تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0P>). بررسی های بین گروهی نیز حاکی از افزایش معنا دار در مقادیر امنتین-1 (009/0P=) و کاهش معنا دار در مقادیر وزن (000/0P=) و BMI (001/0P=) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بود (01/0P<).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که تمرین ایروبیک موزون با افزایش امنتین-1 و کاهش عوامل وابسته به چاقی نقش موثری در سلامت قلب و عروق و بهبود اختلالات مرتبط با چاقی در زنان چاق دارد.
    کلیدواژگان: امنتین، 1، تمرین ایروبیک، چاقی
|
  • Masoud Rahmati *, Zohreh Ahmadi, Rahim Mirnasoori, Mohammad Fathi Pages 131-142
    Background
    In the last few years several polymorphisms variants with significant association to power and sprint performance of elite athletes have been verified. Meantime, the IL-6 gene was introduced as a proper candidate to imply a person alteration into an elite athlete. Therefore, the goal of the present study is to examine the association between IL6 gene polymorphism and power sport using meta-analysis to gather further evidence compared to individual reports.
    Methods
    Science direct, Google Scholar and Pub Med databases have been searched until March 2015. Articles were studied based on key word IL6 accompanied with polymorphism, mutation, variant and power sport were studied. Statistical software STATA was used to analyze the data.
    Results
    Ten articles included into the final meta-analysis and Systematic review. The survey of the obtained data from the articles revealed that 292 persons were as an entire group of athletes and 559 people were as a control group. For the allele G vs. C 1.43odds ratio (95% confidence interval: 1.03 -1.99), for the allele GG vs. GC 1.74odds ratio (95% confidence interval: 1.28- 2.36), for the allele GG vs. GC CC 1.71 odds ratio (95% confidence interval: 1.24 -2.36) and GG GC vs. CC allele model 0.96 odds (95% confidence interval: 0.77-1.20) was revealed. The relationship between the polymorphism 1800795GG genotype and exercise can be statistically significant (P
    Conclusion
    Generally, the result of the present study indicates that the IL6-174 G/C polymorphism is associated with better performance of elite athletes in power sports. The findings suggest that the genetic profiles might influence human physical performance. Therefore, it is recommended that researcher use IL6-174G/C polymorphism as one of the selected factor for Sports talent.
    Keywords: Gene IL6, Power Sport, Meta, analysis
  • Zeinab Alizade *, Leila Azadbakht Pages 143-157
    Background
    The clustering of cardiovascular risk factors , known as the metabolic syndrome , greatly increases the risk of developing diabetes and cardiovascular disease .individuals with the metabolic syndrome are also at increased risk for premature death from cardiovascular disease or all–cause mortality . Although is a particular importance, its epidemiology in Iran has not been studied systematically. Aim of this review of published data was to describe epidemiology of metabolic syndrome in Iran.
    Methods
    We searched MEDLINE, sid, magiran, iranmedex, and irandoc databases through 2014, and examined the reference lists of pertinent articles, limited to studies in humans.
    Results
    Total 45 studies were eligible (25 English and 20 Farsi). The findings show the high prevalence of metabolic syndrome in both sexes according to three criteria. The prevalence of metabolic syndrome was more in women than men. We found that differences in screening programs and diagnostic criteria or various ethnic groups make it difficult to compare frequencies of metabolic syndrome among various populations. Nevertheless, factors that increase risk of metabolic syndrome were age, sex, body mass index, low HDL and high triglyceride.
    Conclusion
    High prevalence of metabolic syndrome and relevant risk factors suggest the identification of the risk factors should be attempted to prevent syndrome acquisition.
    Keywords: Metabolic Syndrome, Epidemiology, Iran
  • Maedeh Moradi, Fahimeh Haghighatdoost, Awat Feizi, Leila Azadbakht* Pages 158-171
    Background
    Several studies have evaluated the effects of coenzyme Q10 on glycemic control, but there are large discrepancies between studies.
    Objective
    This meta-analysis of randomized controlled trials aimed to summarize the effect of Co-Q10 on diabetes’ biomarkers.
    Methods
    This systematic review and meta-analysis was conducted on studies published from 1998 until December 2015. We searched Pub med, EMBASE, Science direct, ISI web of science and Google Scholar to find relevant studies. Totally, our search resulted in 16 articles reporting the effects of Co-Q10 on fasting blood glucose, fasting insulin and HbA1c. Mean ± standard deviations (SD) were used for calculating mean differences. 95% confidence interval was considered between intervention and control treatments.
    Results
    The present meta-analysis revealed that Co-Q10 decreased fasting blood glucose (-0.20mg/dl, 95%: -0.38,-0.02). However, Co-Q10 supplementation could not effectively reduce HbA1c (0.05%; 95%: -0.22, 0.12) and fasting insulin (0.12pmol/l; 95%: -0.21, 0.44).
    Conclusion
    Co-Q10supplementation didn’t result in reduction in HbA1c and fasting insulin. However, it had a significant lowering effect on fasting blood glucose. It should be noted that significant changes in fasting blood glucose reported in this study was due to the extended sample size and this is not clinically significant in the present study.
    Keywords: Coenzyme Q10, glyceamic control, diabetes mellitus, HbA1c
  • Mehdi Shirali, Yaghoob Madmoli, Jamal Roohafza *, Hamid Karimi, Arman Baboli Bahmaei, Sharif Ertebati Pages 172-176
    Background
    Today many people are likely to have diabetes. Diabetes is a serious disease of modern societies and its on-time diagnosis have important role in the treatment of disease.
    Methods
    In this paper, using Sugeno fuzzy inference systems and intelligent algorithms Firefly, a new method is presented for the detection of diabetes. The proposed method enables the use of a few simple fuzzy rules to detect diabetes with good accuracy.
    Results
    Sugeno fuzzy inference system and firefly algorithm combines efficiency was 87.24 percent.
    Conclusion
    Experimental results show that this method deals on the data set is more accurate than the standard PID algorithm in this field.
    bines efficiency was 87.24 percent.
    Conclusion
    Experimental results show that this method deals on the data set is more accurate than the standard PID algorithm in this field.
    Keywords: Diagnosis of diabetes, Inference System, Sugeno, intelligent algorithms, Firefly
  • Farideh Alah Gahi, Abdolhosin Shiravi *, Vida Hojati Pages 177-182
    Background
    Finding effective drugs have been considered for healing diabetic wounds by researchers. The purpose of this study was to evaluate the effects on wound healing ointment Alcoholic extract of grape seed skin is normal and diabetic rats.
    Methods
    In this study 48 male Wistar rats into four groups (negative control, positive control, the first experimental, the second experimental) were divided. Groups tested in the injured area of 3 cm2 were created on the left spine. The wound healing was evaluated macroscopically. The results are reported as Mean ± SD. Statistical inference border (P ≥0.05) and (P ≥0.01) and (P ≥0.001).
    Results
    Compared with normal wound healing in diabetic groups were later and Wound healing in experimental groups treated with Vitis Vinifera more quickly than the control group, respectively.
    Conclusions
    In this study the skin ointment Vitis Vinifera accelerates the wound healing is normal and diabetic samples.
    Keywords: Wound healing, Alcoholic extract of grape seed, diabetic rat
  • Nahid Teimouri, Hashem Nayeri* Pages 183-191
    Background
    Non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD) is a chronic liver disease is increasing in adults and children worldwide. Obesity, insulin resistance or diabetes type II, hyperlipidemia and hypertriglyceridemia plays a major role in the epidemiology of this disease. Cytokeratin 18 (CK-18) the major intermediate filament protein in the liver is a marker of increased hepatocyte apoptosis. The aim of this study was to determinate CK-18 level as a marker of hepatocyte apoptosis and paraoxonase as a biochemical marker for lipid peroxidation.
    Methods
    This case–control study was done on 51 subjects with confirmed NAFLD by ultrasound and 30 healthy individuals. CK-18 is proposed as a biomarker alternative cell death. The serum was used for measurement of the apoptosis-associated neo-epitope in the C-terminal domain of CK-18 by the M30-Apoptosense ELISA kit. The M30 detection antibody recognizes a neo-epitope mapped to positions 387 to 396 of CK18, so called CK18-Asp396 that is only revealed after caspase cleavage of the protein and is postulated as a selective biomarker of apoptosis. Serum PON1 activity was assayed using a synthetic substrate. Paraoxon substrate (diethyl-p nitrophenylphosphate), was deliberated using the increase of absorbance at 412 nm at 37 ◦C.
    Results
    There were significant differences regarding serum cytokeratin 18 (p=0.005), paraoxonase activity (p=0.03), triglycerides (p=0.04) and low-density lipoprotein (p=0.04) between NAFLD and healthy subjects. Between CK-18 and paraoxonase with the early stages of fatty liver disease are associated.
    Conclusion
    This study suggests that serum levels of cytokeratin 18 can be useful in predicting non-alcoholic fatty liver disease. Paraoxonase activity (PON1) should be considered a biochemical marker of lipid peroxidation and the need for follow-up in patients with NAFLD
    Keywords: Non, alcoholic fatty liver disease (NAFLD), non, alcoholic steatohepatitis (NASH), Cytokeratin 18 (CK, 18), Paraoxonases
  • Mahin Nasrabadi, Mehdi Mogharnasi* Pages 192-200
    Background
    Omentin-1 is known as adipokines that are secreted by visceral fat tissue. Omentin-1 levels are inversely associated with obesity. The aim of this research was investigation of the effect of Rhythmic aerobic exercise on serum concentration of Omentin-1 and same Anthropometric markers in obese women.
    Methods
    Thirty two obese women voluntarily selected with mean age 37± 8 years old and body mass index of 32.34±3.54 kg/m2 and randomly were divided into two groups of experimental (n=17) and control group (n=15). Subjects in the experimental group performed the exercise training with intensity 80-70% of maximum heart rate for 45-60 minutes per session, three times a week for 10 weeks. The control group did not participate in any exercise program. Omentin-1 serum levels, weight, body mass index and waist-to-hip ratio was calculated before and after exercise. Collected data were analyzed by using of Shapiro-Wilk, Leven, dependent t test and analysis of covariance (ANCOVA) with software SPSS version 21 in significant level of α
    Results
    8 week aerobic exercise in the experimental group was associated with a significant increase in the omentin-1 levels (P=0.0001) and significant reduction of weights and body mass index (p= 0.0001) (P0.05). Reviews for between group indicated a significant increase in the amount of omentin-1 (P=0.009) and a significant reduction in weight values (P=0.0001) and BMI (P=0.001) in the experimental group compared with the control group (P
    Conclusion
    It seems that rhythmic aerobic exercise is an important role in improving cardiovascular health and obesity-related disorders in obese women by increasing omentin-1 and reducing obesity-related factors.
    Keywords: Omentin, 1, Rhythmic Aerobic Exercise, Obesity